سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در تجربه ها دانشی تازه است . [امام علی علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
همه ی ...های کروبی!
  

شیخ بی‌سواد در نامه‌ای که اخیرا نوشته، آمادگی خود را برای مناظره با نماینده نظام اعلام کرده! من جای نظام بودم «آرای باطله» را می‌فرستادم که با کروبی مناظره کند؛ شده حکایت طرف را به ده راه نمی‌دادند سراغ کدخدا را می‌گرفت! جالب اینکه نامه‌اش را از ترس غلط‌های املایی بدون بسم‌الله نوشته و برخلاف دفعات قبل هیچ اشاره‌ای هم به آیات و روایات نکرده و همین‌طور مستقیم رفته سر اصل مطلب.

(این یک غلط). البته خود به خدایی این بیانیه از نظر رعایت اصول نگارشی بهتر از نامه‌های قبلی شیخ است و شیخ اگر همین‌طور مرتب بیانیه بدهد روزی یک نویسنده بزرگ خواهد شد؛ الان مهم‌ترین اشکال شیخ در نگارش عدم استفاده درست از علائم سجاوندی است؛ روی علامت سوال و علامت تعجب هنوز کلی کار دارد. (این 2 غلط). یک‌جا در متن، آدمی زاد را سرهم نوشته که الان در رسم‌الخط جدید آدمی زاد را جدا می‌نویسند.(این 3 تا). بعد یک‌جا آیت‌الله بهشتی را نوشته آیت‌اله بهشتی.

کلا شیخ از همه جا بی‌خبر، الله را اله می‌نویسد و در بیانیه‌های قبلی هم این اشتباه را داشته؛ باید از روی الله 100 مرتبه بنویسد تا ملکه ذهنش شود. (این غلط چهارم). یک‌جا هم در پاراگراف اول نوشته:«گویی که خدا ناظر بر این رفتارها نبوده است». در این جمله، «که» اضافه است و آهنگ جمله را خراب کرده (غلط پنجم) و در ثانی امام خمینی(ره) می‌گفت:«عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.» اما شیخ در محضر خدا شهرام را تلکه کرد و در حالی که خدا ناظر بر کارهای وی بود تبدیل به سرمایه بزرگ اسرائیل شد. (شد 6 تا، تا الان شیخ از 20 شده 14). یک‌جا هم در پاراگراف چهارم، نوشته:«بزغاله و گوساله»، در حالی که درستش «بزغاله گوساله» است و میان بزغاله و گوساله نباید«و» گذاشت. (این هم از اشتباه هفتم). شیخ در این بیانیه از کلمه«پلمپ» استفاده کرده و 2 نمره منفی دیگر هم گرفته، اولا پلمپ نیست و پلمب است، ثانیا پلمب یک کلمه خارجی است که در فارسی می‌شود «بستن»، لذا مثلا به‌جای آنکه بگوییم روزنامه اعتماد ملی پلمب شد، بهتر است بگوییم روزنامه اعتماد ملی به دلیل نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی بسته شد. (7 تا،2 تا هم اینجا، سر جمع شد 9 تا). شیخ جایی از بیانیه خود نوشته:«عده‌ای نان خود را در تنور بحران می‌بینند» و این در حالی است که شاطرها نان را در تنور درست می‌کنند، نمی‌بینند.(یک غلط دیگر). بعد هم ما نانی به نام بحران نداریم؛ بربری داریم و سنگک و تافتون و... البته چون حالا نان یک عده در بحران است ما این را از شیخ غلط نمی‌گیریم... شیخ پشت بند این نوشته:

«...آری، عده‌ای بر این گمان‌اند که با بستن تمام روزنه‌های اصلاح و دربند کردن تمام اصلاح‌طلبان...»؛ خدا وکیلی می‌خورد این جمله را شیخ اصلاحات نوشته باشد؟! (در اینجا به دلیل تقلب، 5 نمره از شیخ کسر می‌شود. شیخ تا الان 15 غلط املایی و ویراستاری داشته). البته در این بیانیه آخر، برخلاف بیانیه‌های قبلی، کروبی علامت مفعول بی‌واسطه را عمدتا در جای مناسبی از جمله استفاده کرده و مثل دفعات گذشته قبل از فعل نیاورده که بیانگر رشد ایشان در نگارش است.(ما در اینجا 2 نمره مثبت به ایشان می‌دهیم).کروبی در جایی از نامه خود آورده:«از دیدگاه اینجانب(این جانب را سرهم نوشته، آن 2 نمره را پس می‌گیریم؛ کلا کروبی زیادی سر هم می‌نویسد) ریشه این اتفاقات و مظالم مردم نیز به انتخابات ریاست‌جمهوری 84 برمی‌گردد». در جمله بالا کلمه «نیز» زیادی است (تا الان 14 غلط) و باز صد رحمت به علی مطهری که ریشه قضایا را مناظره موسوی با احمدی‌نژاد می‌داند. شیخ بیانیه‌اش را با این جمله به پایان برده:«...و چه داوری بهتر از مردم». در این جمله به تنهایی چندین غلط وجود دارد؛ اگر مردم داورند که تو را از 4 نفر، پنجم نکردند که کردند. از قزوین بیرون نکردند که کردند. تو را سوژه جوک‌های‌شان نکردند که کردند. علیه تو شعار درست نکردند که کردند. جلوی اعتماد ملی تجمع نکردند که کردند. در نمایشگاه مطبوعات، یک چیزهایی نثارت نکردند که کردند. کارهای بامزه تو را برای یکدیگر بلوتوث نکردند که کردند. با وجود تو ملانصرالدین را فراموش نکردند که کردند. تو را در 9 دی بی‌سواد معرفی نکردند که کردند. گذشته از مردم، دوستان قدیمی‌ات مثل حمید روحانی و رحیمیان تو را رها نکردند که کردند. مواضع‌ات را دشمن‌پسند تلقی نکردند که کردند. برای متنبه شدنت نامه به سویت ارسال نکردند که کردند. سابقه‌ات را برایت ترسیم نکردند که کردند. نامه‌ات به منتظری را که زمان امام نوشته بودی دومرتبه برایت چاپ نکردند که کردند. برای هدایت تو دهان‌شان را مسواک نکردند که کردند.

وقت‌شان را برای تو بیهوده تلف نکردند که کردند. در گوشت یاسین تلاوت نکردند که کردند. بیگانگان اهداف شوم‌شان را روی تو بار نکردند که کردند. تو را برای خود یار غار معرفی نکردند که کردند. اغیار را به جای یار به تو قالب نکردند که کردند. دشمنان در تو طمع نکردند که کردند. تو را به نفع خود مصادره نکردند که کردند. البته دیگر سران فتنه را بیشتر از تو آدم حساب نکردند که کردند. با این کار تو را عصبانی نکردند که کردند. دلارهای آمریکا را به حساب سران فتنه واریز نکردند که کردند. آخرتت را تباه نکردند که کردند. پرونده‌ات را سیاه نکردند که کردند. دروغ‌های تو را حکایت پیراهن عثمان نکردند که کردند. از باصفا بودن تو سوء استفاده نکردند که کردند. فرمول‌های انقلاب نرم را به تو دیکته نکردند که کردند. روی نقاط ضعفت انگولک نکردند که کردند. حس زودباوری تو را تحریک نکردند که کردند. دم پیری تو را شرمنده انقلاب نکردند که کردند. لعن و نفرین ملت را حواله‌ات نکردند که کردند. آفرین سارکوزی را رهسپارت نکردند که کردند. با ضدانقلاب هم‌کاسه‌ات نکردند که کردند.

سر مردانت روسری نکردند که کردند. حفاظت از انقلاب را برایت سرسری نکردند که کردند. عاقبت شیخ ساده‌لوح را برایت نقش نکردند که کردند. حرف‌های «هخا» را برایت مشق نکردند که کردند. بر تن کاخ دمشق رنگ سبز نکردند که کردند. سکه فتنه را به نامت ضرب نکردند که کردند. برای آشوب تو را صدا نکردند که کردند. تو را از جبهه حق به سپاه باطل ملحق نکردند که کردند.

تو را با تنها یکی، دو درصد رای، محق نکردند که کردند. دوست و دشمن از دستت دق نکردند که کردند. در همین بیانیه اخیر حرف خود را در دهان تو فرو نکردند که کردند. ناخواسته بی‌سواد بودنت را عیان نکردند که کردند. بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم را از بیانیه‌ات حذف نکردند که کردند. برای من در این ستون سوژه درست نکردند که کردند.

سوتی‌های تو را حق‌التحریر من نکردند که کردند. مرا تا ابد مدیون تو نکردند که کردند. به یمن همین اراجیف، مرا قراردادی نکردند که کردند. بیمه‌ام را رد نکردند که کردند. سایت‌های مختلف، بدون ذکر منبع، مطالبم را کار نکردند که کردند. حتی یک معذرت‌خواهی خشک و خالی را بی‌خیالی طی نکردند که کردند. وسط دعوای من و شیخ، نرخ تعیین نکردند که کردند. مرا از ادامه دادن منصرف نکردند که کردند... در ضمن شیخ از 20 عددی بهتر از 3 کسب نکردند که کردند. البته در قیاس با بیانیه‌های قبلی پیشرفت نکردند که کردند؛ من باز فکر می‌کنم جای امیدواری هست، ای شیخ! گوش‌ات با من هست؟
ای‌بسا شیطان که آدم روی هست/ پس به هر دستی نباید داد دست
بویژه سارکوزی که اغلب هست مست و اون یارو کی بود؟ مرتیکه پست، اسمش در خاطرم هست!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/25:: 1:49 عصر     |     () نظر